به کارگیری رویکرد سیستمی و تکنیک دیمتل برای بررسی اثر فرهنگ در صرفه جویی مصرف آب

کمبود آب آشامیدنی، یكی از بزرگترین مشكلاتی است که تمدن بشری را تهدید میکند. با توجه به اهمیت این موضوع و پیچیدگی و بزرگ بودن مسأله، با روشهای تحلیلی دقیق سیستمی میتوان به راه حل هایی پایدار هم در برهه کوتاه مدت و هم بلندمدت دست یافت. هدف این مقاله شناسایی اثر فرهنگ در صرفه جویی در آب بخش خانگی است که در طی آن عوامل کلیدی مؤثر بر مصرف آب شناسایی میشود. در این مطالعه که مبتنی بر نگاه سیستمی است، در ابتدا فاکتورهای اثرگذار و اثرپذیر دخیل در موضوع و ارتباطات بین آنها با نمودار زیرسیستم ها و حلقه های علی و معلولی نشان داده میشود و سپس با استفاده از تکنیک دیمتل عوامل با بیشترین اثرگذاری و اثرپذیری شناسایی میگردد. نتایج به دست آمده نشان میدهد آگاهی بخشی از طریق رسانه ها و مراکز آموزشی و فرهنگی، سطح سواد افراد جامعه، اعتقادات دینی و سیاست های تشویقی بیشترین تأثیر را بر صرفه جویی در مصرف آب بخش خانگی دارند که با تمرکز بر این عوامل و تلاش برای بهبود آنها میتوان هدر رفت آب را تا حد زیادی کاهش داد.